تلاش برای زنده ماندن
بعد از ۴۰ سال که از حاکمیت ملاها بر ایران می
گذرد و وعده و وعیدهایی که خمنیی دجال در بدو ورودش به ایران میداد که ما شما را
به مقام انسانیت می رسانیم ودیگر قرار
نیست که کوخ نشین داشته باشیم و پول نفت را سر
سفره های شما میآوریم اما اکنون اکثریت مردم ایران فقط بدنبال قوت لایموت خود و
خانواده شان هستند. در پرتو سیاستهای ایران بر باد ده رژیم آخوندی در ایران امروز فقط
دو طبقه اجتماعی به لحاظ اقتصادی وجود دارند فقیر و غنی ٫ فقرا که اکثریت مردم
ایرانند و اغنیا تمامی سردمداران رژیم و پاسداران و مزدوران رژیم هستند که تمامی
سرمایه های ایران را تصاحب کرده اند
شرایط اقتصادی و معیشتی اکثریت مردم زیر خط فقر و
آنچنان ناگوار است که وضعیت زندگی برای آنها تبدیل به تلاش و تقلا برای زنده
ماندن شده است.
مردمی که بسیاری از آنها
نان خالی هم در سفره ندارند و در سخنان پر از رنج و دردشان با رسانههای رژیم و از
جمله تلویزیون شبکه یک رژیم وضعیت فلاکتبار معیشتی آنها بیشتر مشخص میشود.
مردمی که نگاههایشان توأم
با بیان درد جانکاه رنج و فقری است که حاکمیت فاسد آخوندی بر آنها تحمیل کرده است.
در این نظام است که فقر به
بالاترین حد و گرانی بهصورت سرسامآوری رو به افزایش است و روزبه روز سفره مردم
را خالی میکند.
در زمینه گرانی و وضعیت
زندگی مردم تلویزیون شبکه یک ۱۵شهریور ۹۷ گزارشی از ثروتهای بادآورده
مهرههای حکومتی، فقر اکثریت مردم و گرانی سرسامآور دارد.
در این برنامه یک شهروند
چنین میگوید: «پوشک بسیار گران شده است یعنی شما باید ۲روز ۲روز بروی کار کنی که یک
دانه پوشک برای بچهات بخری. همه جنسها شده ۴برابر، یارانه ۶سال پیش ۷سال پیش ۴۵تومان بوده الآن باید بشود ۴۰۰هزار تومان همان ۴۵تومان را میدهند. ببین
مردم طوری محتاج شدند منتظر آن ۴۰تومان هستند که فقط یک شکم سیر کنند. یک زمان کار
میکردی خانه و ماشین میخریدی الآن فقط برای زنده ماندن کار میکنم بتوانم فقط
نفس بکشم این نشد زندگی».
در چنین شرایطی است که
زندگی برای تودههای وسیعی از مردم تبدیل به تقلا برای زنده ماندن شده است. یک طرف
آخوندها و آقازادههای غارتگر و پاسدارانشان که پول پارو میکنند و یکطرف دیگر
مردم زحمتکشی که با گرانی نرخ ارز درآمدشان یک میلیون تومانیشان هم به کمتر از ۷۰دلار در ماه سقوط کرده است.
در همین برنامه تلویزیونی
یک شهروند دیگر از گرانی روزافزون و سفره خالی خود و سایر مردم شکایت میکند:
«والله از خجالت زن و بچه نمیتوانیم خانه برویم، یک چیزی میخواهند نمیتوانیم
بخریم چه کنیم الآن یک ماه است میآییم اینجا کار نیست».
یکی دیگر از مردم میگوید:
«نمیشود آقا تا کی؟ تا کی من الآن ۳۲سالام است تا کی باید کار
کنم بتوانم یک خانه بخرم؟ هر ماه هر چی کار میکنم همان روز نرسیده به خانه تمام
میشود. من ۲ماه ۳ماه است واسه خانهام نمیتوانم
میوه بخرم هر ۳ماه یک
هندوانه بخرم شما کار میکنید هندوانه کیلویی ۲۵۰۰تومان یعنی یک هنداوانه در
میآید ۳۰هزار تومان».
دیگری هم میگوید: «فقط
برای زن و بچهام داریم نفس میکشیم تا الآن هم خودمان را کشتیم الآن قیافه من را
نگاه کن فکر میکنی چند سالم است؟ هان؟ به من میآید چند سالم باشه؟ من ۳۵سال ۳۸سالم است.ما اصلاً داغانیم
هیچکداممان ظاهرمان به سنمان نمیخورد از بس داغان شدیم از بس که فکر کردیم
ترکیدیم».
در زمینه
حداقلها برای زنده ماندن یک خانواده کارگری خبرگزاری ایلنا مینویسد: «از آغاز سال
میوهها بین ۸۰ تا ۸۵درصد گران
شدهاند و گوشت قرمز و برنج هم بیش از ۳۰درصد
افزایش قیمت داشتهاند حتی با احتساب اینکه همه حقوق و مزایای یک کارگر را هم
حساب کنیم یک خانواده ۳نفره در
مردادماه اگر بخواهد زنده بماند، باید ۶۸.۵درصد
دستمزدش را پای مواد غذایی بدهد
ایلنا در
ادامه این گزارش اضافه میکند: «یک خانوار کارگری در شهریورماه برای زنده ماندن
باید ۷۲درصد دستمزدش را برای تهیه مواد خوراکی ضروری صرف
کند، در نهایت چیزی کمتر از ۴۰۰هزار
تومان باقی میماند که با آن باید باقی هزینههای اساسی زندگی را تأمین
کند، آیا اصلاً ممکن است؟
واقعیت هم این است که تأمین
بقیه هزینههای زندگی توسط هیچ کارگری ممکن نیست زیرا یک خانواده کارگری باید
اجاره خانه را بپردازد، هزینههای تحصیل فرزندانش را تأمین کند، خرج دارو و
درمان بدهد، هزینههای ایاب و ذهاب روزمره به محل کار و مدرسه را تأمین کند.
ضمنا بهدلیل بحران اقتصادی
که اوج میگیرد این محاسبات نیز حداکثر عمر چند روزه دارد و این موضوع را میتوان
در صحبتهای مردم بهخوبی دید .
چاره کارو درمان تمامی این
دردهای مردم ایران فقط یک چیز است سرنگونی
ملاها همین.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر